معنی همرس و همگرا
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
لغت نامه دهخدا
همرس. [هََ رَ] (اِ) درم و دینار. (برهان). برساخته ٔ دساتیر است. (حواشی معین بر برهان).
مورسین همرس
مورسین همرس. [ن ِ هَِ م ِ رُ] (اِ مرکب) آس بستانی. مورد بستانی. (یادداشت مؤلف).
و
و. [وَ] (اِخ) در علم نجوم علامت و رمز برج میزان است.
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) هم آهنگ یک جهت متفاوت
و
حرف بیست و ششم از حروف خجای عرب و سی ام از الفبای فارسی و ششم از الفبای ابجدی و نام آن (واو) میباشد
معادل ابجد
577